واژه لیبرالیسم (Liberalism) به معنای آزادی خواهی، از واژه انگلیسی لیبرتی (Liberty) به معنای آزادی گرفته شده است. واژه لیبرال (Liberal) یک واژه فرانسوی، به معنای فرد آزادی خواه یا هوادار آزادی است. و در لغت به معنای آزاد مرد، بلندنظر، راد، بخشنده، بی تعصب و روشن فکر نیز آمده است.
لیبر در فرانسه یعنی آزادی، لیبرال یعنی طرفدار آزادی عمل و لیبرالیسم یعنی نحله ای فلسفی از طرفدار آزادی عمل میباشد.
تعریف کلی
لیبرالیسم از سویی به یک جریان سیاسی بورژوازی اطلاق میشد که در عصر مترقی بودن آن یعنی در زمانی که سرمایهداری صنعتی علیه اشرافیت فئودالی مبارزه میکرد و درصدد گرفتن قدرت بود، به وجود آمد و رشد کرد. لیبرالها در آن زمان بیانگر منافع و مدافع طبقهای در حال رشد و بالنده بودند. آزادی از قید و بندهای اقتصادی و اجتماعی دوران فئودالیسم را طلب میکردند، میخواستند که قدرت مطلقه سلطنت محدود شود، در مجلس عناصر لیبرال راه یابند و حق رأی آزاد و سایر حقوق سیاسی در محدوده خاص آن دوران و به مفهوم بورژوایی آن به رسمیت شناخته شود. در قاموس مارکسیستی، مفهوم سیاسی لیبرالیسم به یک روش لاقیدانه و درویش مسلکانه در داخل حزب طبقه کارگر نسبت به دشمن طبقاتی اطلاق میشود. در این مفهوم لیبرالیسم به معنای آشتی طلبی غیر اصولی به ضرر اساس اندیشههای “مارکسیسم – لنینیسم”، نرمش بجا در مقابل خطا و نادیده گرفتن نقض اصول به علل مشخصی به کار میرود. لیبرالیسم در این مفهوم از نمودهای فرصتطلبی و فردگرایی است.
دستهبندی لیبرالیسم
- لیبرالیسم فردگرا: در قرن نوزدهم تاثیر اندیشۀ فایدهگرایی اهمیت خاصی به مفهوم فرد بخشید، زیرا می شد هر فرد را تنها مرکز تجربه دانست و امیال و نیازهای او را تنها آزمون سودمندی و خوشبختی تلقی کرد. بنابراین لیبرالیسم به صورت عقیده ای در آمد مبنی بر اهمیت فرد در مقابل وجود جمعی خواه دولت باشد و خواه تودۀ مردم.
- لیبرالیسم جمعگرا: تصور جرمی بنتام از « بیش ترین سعادت برای بیشترین تعداد»، که اندیشمندان دیگر آن را تکامل دادند، باعث رشد مکتب جمعگرایی لیبرال شد.
لیبرالیسم و اقتصاد
لیبرالیسم در زمینه اندیشههای اقتصادی، به معنای مقاومت در برابر تسلط دولت بر حیات اقتصادی در برابر هر گونه انحصار و مداخله دولت در تولید و توزیع ثروت است.
از لحاظ اندیشۀ اقتصادی، مراد از لیبرالیسم، مقاومت در برابر کنترل زندگی اقتصادی است، بخصوص در برابر محدودیت تجارت از طریق وضع عوارض واردات و در برابر همه ی شکل های انحصارگری، و ایستادگی در برابر مداخله ی غیرضروری و دست و پا گیر حکومت در امر تولید و توزیع ثروت. از حدود نیمه ی قرن نوزدهم که لیبرالیسم حتی با تنظیم قانون کار در کارخانهها مخالفت کرد، ادعای افراطی لیبرالیسم اقتصادی فردی به ظهور رسید. از آن زمان تاکنون لیبرالیسم بسیاری از اقدامات کنترلی دولت را به خاطر نفع عمومی نظیر بهداشت و بیمۀ اجتماعی پذیرفته است و به اجرای آنها یاری رسانده است
لیبرالیسم و مذهب
لیبرالیسم مذهبی به معنای اعتقاد به حق هر کس در انتخاب راه پرستش خداوند یا بیایمانی است این بیشتر به این معنی است که دولت یا حکومت دخالتی در اعتقادات مردم ندارد و آنها در انتخاب راه و مسلک خود آزاد هستند.