پاپ ژان پل دوم رهبر اسبق کاتولیکهای جهان در سال ١٩٩٨به کوبا سفر کرده بود. در این ملاقات پاپ ژان پل دوم از باب ارشاد و نصیحت به فیدل کاسترو گفت:
آیا شما به کلیسا ایمان دارید ؟ فیدل با زیرکی جواب داد: آیا شما خود به خداوند ایمان دارید؟
پاپ که از این پاسخ جا خورده بود چند لحظه سکوت کرد و گفت:
مردم عادی به خداوند ایمان دارند، چطور ممکن است من در مقام جانشین عیسی مسیح به خدا ایمان نداشته باشم؟
سپس کاسترو گفت:
خیالم راحت شد زیرا به خاطر سکوت شما در برابر تجاوزات نظامی امریکا در گوشه و کنار جهان و کشتار انسان ها و نشان ندادن واکنش در برابر این جنایات و عدم حمایت از مظلومین جهان تصور می کردم شما بی خدا هستید
پاپ که از سخنان کاسترو برآشفته شده بود و این عبارات را توهین به خود و پیروان کلیسای کاتولیک تلقی می کرد خواست جلسه ملاقات با کاسترو را ناتمام ترک کند، اما کاسترو او را به تحمل و نشستن دعوت کرد و خطاب به او گفت:
اگر شما خود را نماینده عیسی مسیح در زمین میدانید و معتقد هستید میلیونها نفر در جهان پیرو دارید و بسیاری از رهبران جهان و از جمله رئیس جمهور آمریکا و مقامات این کشور به شما ایمان دارند و جایگاه شما را تقدیس می کنند، از آنها بخواهید هزینه های جنگی را کنار گذاشته و در مبارزه با فقر و نجات انساندها به کار بگیرند
پاپ جواب داد:
کلیسا در سیاست دخالت نمی کند
و در اینجا کاسترو تیر خلاص را شلیک کرد و خطاب به پاپ گفت:
اگر کلیسای کاتولیک با میلیونها نفر پیرو در سیاست دخالت نمیکند و کاری به سرنوشت مردم و بلایی که امپریالیسم غرب و سرمایه سالاران بر سر فقرا و کشورهای جهان سوم می آورند ندارد، پس چنین کلیسایی یک نقش فانتزی و تشریفاتی دارد و چیزی شبیه تشریفات جشن سال نو و یا هالووین و روز شکرگزاری و امثال آن است و چنین کلیسایی چکار به ایمان من دارد؟! البته که من به چنین کلیسایی ایمان ندارم! زیرا اهل تشریفات و مراسم فانتزی نیستم
پس از این ملاقات پاپ ژان پل دوم (پاپ اسبق) در بازگشت به رم خطاب به خبرنگاران گفت:
اگر چه کاسترو به کلیسا ایمان ندارد، اما به تصور من از انسانهای مورد توجه خداوند است