همدان شهر مِنِه یی تِمِن ام یی تِمنه داستان چیه؟!

در روزگار قدیم ۲تاجر از شهر همدان و یزد با هم تجارتی می نمایند ،
در این تجارت به قرار مبلغ ۱تومان تاجر همدانی بدهکار می ماند و توافق می گردد که هرگاه سال بعد تاجر یزدی به شهر همدان آمد طلب خویش را بستاند.

در موعد مقرر تاجر یزدی مریض شد و از آمدن به همدان عاجز ماند / تاجر همدانی از عدم مراجعت تاجر یزدی آشفته شد و بار سفر بست و خود را به دیار یزد رساند…
در آخر با صرف وقت و هزینه فراوان یک تومان بدهکاری خود را پرداخت میکند.
تاجر یزدی به تاجر همدانی میگوید : روی این همه مشقت را بر تن خوشتن برای پرداخت یک تومان روا داشتی؟؟
تاجر همدانی بی فوت وقت میگوید که خواجه !
بدان من از دیار همدانم و برای من یک تومان بدهی هم یک تومان است …
هِمِدان شهر مِنِه
یی تِمِن ام یی تِمِنه

اما متاسفانه برخی که از این داستان اطلاع ندارند ، به ضرب المثل از جنبه‌ی دیگری نگاه می‌کنند.

 

 

یک دیدگاه در “همدان شهر مِنِه یی تِمِن ام یی تِمنه داستان چیه؟!”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *