شاه سلطان حسین صفوی، شاه سر بریده

✍پس از آنکه شاه سلطان حسین با دستان خود تاج شاهی را بر سر اشرف افغان گذاشت، هرگونه خفتی را به جان خرید و تا مدتی همراه چند زن در اتاقی محقر زندانی بود.

🔸مشاوران به اشرف افغان گفتند تا سلطان حسین زنده است، مردم ایران قیام می‌کنند باید هرچه زودتر او را بکشیم و جسدش را به مردم نشان دهیم

🔸سلطان حسین وقتی فهمید قصد کشتنش را دارند، تقاضا کرد بگذارید پیش از مرگ با خدایم نیایش کنم. در حال نماز بر سجاده بود که با اشاره اشرف افغان، غلام همبازی شاه بی توجه به نان ونمکی که خورده، خود را روی او انداخت و سرش را گوش تا گوش برید

🔸به امید پاداش ، سر را جلوی اشرف انداخت ، هنوز جسد دست و پا میزد که اطرافیان روی غلام ریختند و او را کشتند

📚 منبع :پادشاهان سر بریده در تاریخ ایران فقط فاروقی