شعر/ خواب بودم خواب دیدم مرده ام…

  خواب بودم خواب دیدم مـرده ام    خـواب دیدم خسـته و افـسرده ام
روی مـن خــروارها از خــاک بود   وای قـبـر مــــن چه وحشتناک بود
تا میـان گـور رفـتـم دل گــرفـت    قبـر کــن سنگ لــحد را گـل گرفت
بالش زیر ســــــرم ازسـنگ بود    غرق وحشت سوت وکـور وتنگ بود

ادامه خواندن شعر/ خواب بودم خواب دیدم مرده ام…

دوست داشتن های ما قید و شرط و تبصره دارد

مجلس عروسی یکی از بزرگان بود و شخصی را نیز دعوت کرده بودند . وقتی می خواست وارد شود،در مقابل او دو درب وجود داشت با اعلانی بدین مضنون: از این درب عروس و داماد وارد می شوند و از درب دیگر دعوت شدگان. و ….

ادامه خواندن دوست داشتن های ما قید و شرط و تبصره دارد

تعریف ارزش انسان ازنگاه علی(ع)از زبان علامه جعفری در کنفرانسی در دانمارک

علامه  جعفری گفتند : عده‌ای از جامعه‌شناسان دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا در باره‌ی موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضع این بود: ارزش واقعی انسان به چیست؟ معیار ارزش انسان‌ها چیست؟
هر کدام از جامعه‌شناسان، صحبت‌هایی داشتند و معیارهای خاصی را ارائه کردند.

ادامه خواندن تعریف ارزش انسان ازنگاه علی(ع)از زبان علامه جعفری در کنفرانسی در دانمارک

قلب مولا را مرنجان ای جوان تا شوی محبوب رب مهربان

ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻮﺩﻡ، ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪﻡ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻡ      ﺑﯽ ﻧﻬﺎﯾﺖ   ﺧﺴﺘﻪ ﻭ   ﺍﻓﺴﺮﺩﻩ ﺍﻡ
ﺗﺎ ﻣﯿﺎن  ﮔﻮﺭ    ﺭﻓﺘﻢ  ﺩﻝ   ﮔﺮﻓﺖ      ﻗﺒﺮ ﮐﻦ ﺳﻨﮓ  ﻟﺤﺪ ﺭﺍ   ﮔﻞ   ﮔﺮﻓﺖ
ﺭﻭﯼ ﻣﻦ  ﺧﺮﻭﺍﺭﻫﺎ  ﺍﺯ ﺧﺎﮎ   ﺑﻮﺩ      ﻭﺍﯼ، ﻗﺒﺮ  ﻣﻦ  ﭼﻪ  ﻭﺣﺸﺘﻨﺎﮎ  ﺑﻮﺩ 
ﺑﺎﻟﺶ  ﺯﯾﺮ  ﺳﺮﻡ ﺍﺯ  ﺳﻨﮓ  ﺑﻮﺩ       ﻏﺮﻕ ﻇﻠﻤﺖ، ﺳﻮﺕ ﻭ ﮐﻮﺭ ﺗﻨﮓ ﺑﻮﺩ

ادامه خواندن قلب مولا را مرنجان ای جوان تا شوی محبوب رب مهربان