خران را آزاد کن…!

خری به درختی بسته بود شیطان خر را باز کرد و خر وارد مزرعه همسایه شد و تر و خشک را با هم خورد.
زن همسایه وقتی خر را در حال خوردن سبزیجات دید ؛تفنگ را برداشت و یک گلوله خرج خر نمود و کشتش.
صاحب خر وقتی صحنه را دید؛ عصبانی شد و زن صاحب مزرعه را کشت.
صاحب مزرعه وقتی با جسد خونین همسرش روبرو شد، صاحب خر را از پای دراورد!
به شیطان گفتند چکار کردی؟!!!گفت من فقط یک خر را رها کردم!

*هرگاه میخواهی یک شهر را خراب کنی؛ خران را ازاد کن…!