چه بسا گاهی از چیزهایی که در رابطه با آنها مغروریم مایۀ سقوطمان باشد

گوزنی بر لب آب چشمه ای رفت تا آب بنوشد.
عکس خود را در اب دید، پاهایش در نظرش باریک و اندکی کوتاه جلوه کرد. غمگین شد. اما شاخ های بلند و قشنگش را که دید شادمان و مغرور شد. در همین حین چند شکارچی قصد او کردند.

ادامه خواندن چه بسا گاهی از چیزهایی که در رابطه با آنها مغروریم مایۀ سقوطمان باشد