غزلی از مولانا / تو عالم باش و عالم را رها کن

اگر تو عاشقی غم را رها کن         عروسی بین و ماتم را رها کن

تو دریا باش و کشتی را برانداز        تو عالم باش و عالم را رها کن

ادامه خواندن غزلی از مولانا / تو عالم باش و عالم را رها کن