داستان کوتاه هیزم شکن/ چقدر به فکر تیزکردن تبرمان هستیم

🔹روزی هیزم‌شکنی در یک شرکت چوب‌بری دنبال کار می‌گشت و نهایتا توانست برای خودش کاری پیدا کند.

🔸حقوق و مزایا و شرایط کار بسیار خوب بود، به همین خاطر هیزم‌شکن تصمیم گرفت نهایت سعی خودش را برای خدمت به شرکت به کار گیرد.

🔹رئیسش به او یک تبر داد و او را به‌سمت محلی که باید در آن مشغول می‌شد، راهنمایی کرد.

ادامه خواندن داستان کوتاه هیزم شکن/ چقدر به فکر تیزکردن تبرمان هستیم